معرفی حر بن یزید ریاحی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى اولاد الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
معرفی حر بن یزید (ع) :
چون عمر بن سعد آماده حمله شد. حر به او گفت: آیا با این مرد میجنگی؟ گفت: آری به خدا جنگی که آسانترین آن افتادن سرها و جدا شدن دستها باشد. گفت: آیا به هیچ کدام از آنچه پیشنهاد کرد، راضی نمیشوید؟ عمر سعد گفت: اگر کار دست من بود چنان میکردم، ولی امیر تو نمیپذیرد. حر آمد و کنار از مردم ایستاد. قره بن قیس از قبیله خودش نیز با او بود. پرسید: ای قره! آیا امروز . . .