ميرزا جواد آقا تهراني
مورچه در میان سبزی ها ؛ خاطره اي از ميرزا جواد آقا تهراني
سبزی فروش محله می گفت:
یک روز جناب میرزا تشریف آوردند و مقداری سبزی خریداری نمودند.
پس از نیم ساعت دیدم ایشان سبزی به دست به طرف مغازه ام می آیند، خیلی ناراحت شدم زیرا با خود فکرکردم که شاید سبزی ها خراب بوده و آقا پس آوردند. خیلی خجالت کشیدم و در فکر بودم که چه بگویم. درهمین خیالات بودم که دیدم ایشان با آن قد خمیده و چهره ملکوتی وارد مغازه شدند و فرمودند: این سبزی هارا از کجا برداشتی و به من دادی؟ عرض کردم: چطور مگه؟
فرمودند: وقتی سبزی ها را منزل بردم، دیدم یک مورچه در میان سبزی ها است و احتمال دادم که لانه ی مورچه باید در درون مغازه شما باشد و من او را آواره کرده ام، حالا خودم او را آورده ام تا از جایی که برداشته ای بگذارم تا به راحتی به سوی لانه اش حرکت نماید.
+ نوشته شده در جمعه ۲۸ بهمن ۱۳۹۰ ساعت 23:59 توسط محمد جواد درويش زاده
|

محمد جواد درويش زاده (مدیر پایگاه اینترنتی خورشید شیعه)